اسلام تسکت

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

در مورد موضوع مطرح شده در پرسش، باید به نکاتی توجه کرد: 1. استفاده از اسم تفضیل در برخی اعمال به معنای کم‌ارزش‌ بودن کارهای دیگر نیست. به عبارت دیگر، هم‌زمان می‌توان این صفت را در کارهای مختلف استفاده نمود.[1] 2. برتر بودن ذکر صلوات">صلوات به معنای بی‌توجهی به دیگر کارهای نیک نبوده، و به عبارتی این عمل به گونه‌ای است که می‌توان همزمان با آن به دیگر اعمال مستحب و واجب نیز پرداخت. می‌توان روزه گرفت و صلوات فرستاد، می‌توان به فقرا کمک کرد، دلی را شاد نمود، در تشییع جنازه‌ای شرکت کرد، به عیادت مریضی رفت و ... همزمان صلوات فرستاد. 3. کسی که خداوند به او توفیق فرستادن صلوات را می‌دهد، نوعی ارتباط معنوی با صاحب صلوات که همان پیامبر  خدا(ص) باشد برای او ایجاد می‌شود و انگیزه‌اش در هم‌سویی با آن اسوه کمال بیشتر شده و همین موضوع او را به سوی خوبی‌های بیشتری رهنمون می‌شود.  4. امام رضا(ع) می‌فرماید: «کسى که توانایی ندارد که گناهان خود را بزداید بر محمد و آل او صلوات فرستد؛ زیرا صلوات گناهان را از ریشه نابود می‌سازد».[2] این روایت به روشنی بیانگر این است که آنچه سبب می‌شود انسان از خداوند دور شده و سراغ اعمال نیک نرود گناهان است و با صلوات و یاد حق، غبار غفلت از دل زدوده شده و زمینه عمل به همه خیرات در او به وجود می‌آید. از این جهت، امام صادق(ع) نیز صلوات را از برترین اعمال ش اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 171 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 8:15

«نوع منطقی»، تمام حقیقت مشترک بین افرادی است که فقط از نظر عدد متکثر بوده، اما از نظر ماهیت یکی هستند. به بیان دیگر، «نوع»، مفهوم کلی برای ماهیت افراد متحد الحقیقه است؛ مثلاً اگر سؤال شود از حسن و عباس که ماهیت آنها چیست؟ در جواب گفته می‌شود: انسان.[1] اما «حد تام» عبارت است از جنس و فصل قریب یک ماهیت؛ مانند این‌که اگر سؤال شود ماهیت و حد تام انسان چیست؟ در جواب گفته می‌شود: انسان حیوان ناطق است.[2] بنابراین «نوع» همان «حد تام» نیست. البته ممکن است با مقداری تسامح از باب این‌که «نوع»، اجمال همان «حد تام» است و «حد تام» تفصیل همان «نوع» است، این دو اصطلاح به جای یکدیگر بکار روند. اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 177 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 8:15

کسی که دچار بیماری فراموشی (آلزایمر) شده، اگر شدت بیماریش به حد محجوریت برسد، فقط با اجازه از قیّم که ولی شرعی اوست، می‌توان در اموالش تصرف کرد.ضمائم: پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1]حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی): نمی‌توانید.حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی): چنانچه شخص مذکور به نحوی باشد که اوقات نماز را تشخیص ندهد محجور بوده و تصرف در مال محجور بدون اجازه ولی شرعی او جایز نیست.حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی): در صورتی که فهم و شعور کافی ندارد، باید از قیّم او اجازه بگیرد و اگر فهم و شعور کافی دارد، باید از خودش اجازه بگیرند.حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته): فرد محجور نمی‌تواند در اموالش تصرف کند و آلزایمر یکی از عوامل محجوریت فرد است. بنابراین هرگونه تصرفی در اموالش باید با اذن مجتهد جامع الشرایط یا کسی که از سوی وی چنین اختیاری دارد، صورت پذیرد. شما می‌توانید با رعایت مصلحت از طرف وی صدقه بدهید.لینک به سایت استفتائات   [1]. استفتا از دفاتر آیات عظام: سیستانی، صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست. اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 170 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 8:15

خوردن انگور پس از جوشیدن آن، حرام است، ولی نجس نمی‌شود.[1] البته در فرض سؤال، اگر مقدار انگور بسیار ناچیز بوده طوری که در سایر مواد کاملاً مستهلک شود و یا به قدری بجوشد که دو سوم از آب آن بخار شود، پاک و حلال خواهد بود.ضمائم: پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[2]حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی): در فرض مذکور اگر حبه‌های انگور بسیار کم باشد و آب انگور مستهلک شود به طوری که آب انگور بر آن صدق نکند حلال است و همچنین اگر جوشانده شود تا دو ثلث آن بخار شود، و یک قسمت آن بماند حلال می‌شود.حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی): اگر بدانید آبی که در حبه انگور است جوشیده به احتیاط واجب حرام است، ولی نجس نیست.حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی (مد ظله العالی): چنانچه دانه‌های انگور هم بجوشد خوردن آن حرام است و بنا بر احتیاط نجس هم می‌شود.حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی): در صورت جوش آمدن آب انگور تا ثلثان نشود خوردن آن حرام است ولی نجس نمی‌شود اما اگر مقدار انگور به قدری کم باشد که آب انگور جوش آمده در مجموع مستهلک شود خوردن آن اشکال ندارد.حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی): در صورتی که پخته شده و آبی ندارد، نجس نیست و خوردن آن اشکالی ندارد.حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته):&# اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 189 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 8:15

مهم‌ترین معجزه پیامبر اسلام(ص)، قرآن کریم است.[1] قرآن همه منکران را به مبارزه طلبیده و آوردن یک سوره مانند آن‌را از آنان می‌خواهد.[2] ناتوانی مخاطبان، دلیلى روشن بر اصالت این وحى آسمانى است. با وجود این، در مورد برخی از این آیات الهی اختلاف نظرها و تفاسیر گوناگونی مشاهده می‌شود. در این نوشتار، به بررسی علت برخی این اختلاف‌ها می‌پردازیم.1. اختلاف روش تفسیری پس از رحلت پیامبر(ص) طبقه اول از افرادی که امروزه به عنوان مفسران قرآن شناخته می‌شوند، جمعى از صحابه؛ مانند ابن عباس، عبد الله بن عمر، ابىّ بن کعب، و ... بودند که تفسیر آنها از چارچوب جهات ادبى آیات، شأن نزول، استدلال به آیه‌ای براى توضیح آیات دیگر، و نقل برخی روایات، فراتر نبود. در تابعان که مفسران طبقه دوم بودند و افرادی؛ مثل مجاهد، قتاده، ابن ابى لیلى، شعبى، و ... نیز جریان به همین روش بود، تنها چیزى که افزوده شد آن بود که روایات بیشتری در تفاسیر خود نقل می‌کردند که متأسفانه در بین آنها روایات جعل‌شده توسط یهودیان نیز وجود داشت.[3] این قبیل روایات، امروزه نیز در منابع تفسیری و دیگر منابع دیده می‌شود.[4]2. ورود بحث‌های کلامی به قرآن بعد از رسول خدا(ص) و در عصر خلفا، فتوحاتی رخ داد و مسلمانان در سرزمین‌های جدید با فرقه‌ها و مذاهب مختلف آشنا شده و با صاحب‌نظران آنان به گفت‌وگو می‌نشستند، و این منجر اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 163 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 8:15

ابتدا باید دانست گاه انسان‌ها در مصرف گوشت از حالت تعادل و میانه‌روی خارج می‌شوند. در سنت بودا خوردن تمام گوشت‌ها ممنوع بوده، و پیروان این مکتب - در صورت التزام به آن - نباید هیچ نوع گوشتی را مصرف کنند. در طرف مقابل، برخی نیز از خوردن هیچ گوشتى حتى گوشت انسان خودداری نکرده[1] و در مصرف آن راه افراط را پیش  می‌گیرند. اسلام در این مورد راهى میانه را انتخاب کرده و مصرف متعادل برخی گوشت‌ها را نه تنها آزاد گذاشته، بلکه بدان توصیه نیز کرده است؛[2] زیرا انسان مانند دیگر موجودات، برای ادامه زندگی احتیاج به تغذیه دارد و نظر به این‌که سیستم تغذیه موجودات با هم متفاوت است، هر کدامشان به نوعی از غذاها نیازمندند که از این میان، انسان نیز برای تأمین پروتئین و ... به تغذیه از گوشت حیوانات نیاز دارد. با توجه به آنچه گفته شد، روایاتی در منابع حدیثی درباره برتری خوردن سرکه و زیتون نقل شده است که در ذیل به بررسی سندی و متنی آنها می‌پردازیم. 1. «عَنْهُ عَنْ إِسْماعیل بْنِ مِهْرَانَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمانَ عَنْ زَیْدِ بْنِ الْحَسَنِ قالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللهِ(ع) یَقُولُ‏ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ أَشْبَهَ النَّاسِ طِعْمَةً بِرَسُولِ اللهِ کَانَ یَأْکُلُ الْخُبْزَ وَ الْخَلَّ وَ الزَّیْتَ وَ یُطْعِمُ‏ النَّاسَ‏ الْخُبْزَ وَ اللَّحْمَ‏»؛[3] شبیه‌ترین افراد به پیامبر (ص) از اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 152 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 8:15

رضایت مالکان گلها لازم است؛ ولی اگر عرفاً اطمینان به رضایت صاحب گل وجود داشته باشد، استفاده از آن مانعی ندارد.ضمائم: پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1]حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی): اجازه صاحبان آنها لازم است.حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی): بدون اجازه مالک جایز نیست.حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی (مد ظله العالی): در غالب موارد که اطمینان به رضایت یا اعراض صاحب گل وجود دارد، استفاده از آن مانعی ندارد.حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی): در صورتی که شاخه‌ها و ساقه‌ها، فایده‌ای داشته باشد، باید با رضایت صاحب آن استفاده شود.حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته): اگر صاحبان این گل و گیاه از این ساقه‌ها صرف نظر کرده باشند، استفادۀ شخصی از آن‌ها اشکال ندارد و به نظر می‌رسد در عرف نیز همین گونه باشد.لینک به سایت استفتائات   [1]. استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنه‌ای، سیستانی، شبیری زنجانی، مکارم شیرازی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست. اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 163 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 8:15

امام سجاد(ع)؛ در سال 38 ق. در شهر مدینه به دنیا آمد و در سال 95 درگذشت. عمر آن‌حضرت 57 سال بود[1] که حدود 34 سال از عمر شریفشان، امامت مسلمانان را بر عهده داشت‏.[2]امام باقر(ع)؛ در روز جمعه اول ماه رجب سال 57 ق در شهر مدینه متولد شد،[3] و در سال 114ق به شهادت رسید و در هنگام وفات 57 سال از عمر شریفشان می‌گذشت.[4] لذا ایام حیات آن ‌بزرگواران از سال 38 هجری آغاز و در سال 114 هجری به پایان رسید. در این ایام چندین فرقه ‌انشعابی در میان شیعه به وجود آمد که به برخی از آنها اشاره می‌شود: 1. زیدیّه‏ زیدیّه، فرقه‌اى از مسلمانان است،[5] که خود را پیرو زید بن علىّ بن الحسین می‌دانند. داستان زید و خروج او چنین است: در سال 121 یا 122 ق، زید بن على به شام رفت. پس از آن بعضى از اهل کوفه با وى بیعت کردند و زید با والى کوفه جنگ کرد و شهید شد. پس از شهادت زید و یحیى، گروهى پدید آمدند که خود را پیرو زید به حساب می‌آوردند و به فرقه زیدیّه مشهور شدند. خود زیدیه بعدها به هشت فرقه جارودیه،[6] مرئیه، ابرقیه، یعقوبیه،[7] عقبیه، ابتریه،[8] جریریه،[9] و یمانیه منشعب شدند.[10] 2. کیسانیّه پیروان «مختار بن ابوعبیده ثقفى» را «کیسانیّه» می‌گویند، چون «کیسان» لقب مختار بوده است.[11] بر اساس برخی گزارش‌ها کیسانیه قائل به امامت محمد بن حنفیه بودند و بر این باورند که او همان مهدى اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 171 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 8:15

قرآن کریم در داستان حضرت ابراهیم(ع) بعد از آنکه آمدن فرستادگان پروردگار برای بشارت و مژده نزد حضرتشان را نقل می‌کند،[1] در ادامه بیان می‌دارد: «فَضَحِکَتْ فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ یَعْقُوبَ».[2] اگر چه بیشتر مفسران و مترجمان قرآن کریم واژه «ضحکت» در این آیه را به خندیدن معنا کرده‌اند، اما برخی نیز آن‌را به معنای حیض‌شدن دانسته‌اند. بنابر تفسیر دوم، معنای آیه این چنین است: زنش ایستاده بود که حائض شد، به او مژده اسحاق را دادیم و پس از اسحاق یعقوب را. در برخی از لغت نامه‌ها آمده است: «ضحک» بفتح «ضاد» به معناى حیض است.[3] گویند: «ضحکت الارنب»؛ یعنى خرگوش حائض شد.[4] صاحب جامع البیان از قول اهل بصره می‌گوید: بعضی از اهل حجاز می‌گویند ضحک به معنای حیض است و ضحکت المرأة؛ یعنی زن حائض شد.[5] بر همین اساس برخی از مفسران می‌گویند کلمه «ضحکت» به معناى حیض شدن زنان است. مؤید این معنا هم این است که بشارت را با حرف فاء متفرع بر آن کرده و فرمود: «فبشرناها ...»؛ یعنى به مجرد این‌که حیض شد، ما او را به اسحاق بشارت دادیم، و این حیض شدن نشانه‌‏اى بود که باعث می‌شد همسر ابراهیم(ع) به راحتی آن مژده را باور کند و بپذیرد، و معجزه‌‏اى بود که دل او را آماده می‌کرد تا براستى و درستىِ بشارت آنان اطمینان کند. اما این‌که چرا قرآن کریم از ایستاد اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 181 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 8:15

در منابع اسلامی گزارش‌های زیادی وجود دارد که بیانگر این است که شیعیان بعد از ائمه اطهار(ع)، در دوره‌های مختلف، نماز جمعه را برگزار می‌کردند. در این نوشتار به مطالبی در این‌باره اشاره می‌شود. 1. گویا قدیمی‌ترین گزارش‌های موجود درباره نماز جمعه در جوامع شیعی، اقامه آن در مسجد «بَراثا» (مسجد شیعیان در بغداد) می‌باشد که این مسجد یکى از مساجد متبرّک و مورد علاقه شیعیان بوده است‏.[1] راوى این گزارش، ابن جوزى (م  597 ق) است که در ضمن حوادث سال 420 ق، با اشاره به خطبه خطیب شیعى در مسجد براثا، به ممانعت حکومت از وى و دستگیریش اشاره کرده و از سندى یاد می‌کند که در ردّ آن خطبه نگاشته شده و زمینه را براى نصب امام جمعه جدیدى از سوى حکومت فراهم کرده است. در این نامه آمده است که خطیب شیعه پس از درود بر پیامبر خدا(ص) افزود: «و درود بر برادرش آن انسان الهى که با جمجمه سخن گفت، مرده را زنده کرد و با اصحاب کهف سخن گفت».[2] این سند بسیار تند نوشته شده و نویسنده در آن، مسجد براثا را محل اجتماع کافران و زندیقان اعلام کرده است![3] ابن جوزى – و نیز ابن اثیر - در ضمن حوادث سال 349 ق نیز به درگیری‌هاى شیعه و سنى در بغداد و تعطیل نماز جمعه در همه مساجد جز مسجد براثا اشاره کرده‌‌اند.[4] با این وجود؛ برخی از پژوهشگران تاریخی گفته‌اند روشن نیست که این خطبه نماز جمعه باشد،[5] ولی شاید بتوان گف اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 161 تاريخ : يکشنبه 26 آذر 1396 ساعت: 6:13

جلب توجه مردم نمی‌تواند عذری برای ترک نماز باشد و در فرض پرسش، لازم است با بیشترین تلاش برای جلب توجه کمتر، در نزدیک‌ترین مکان – حتی گوشه‌ای از خیابان – نمازش را بخواند.ضمائم: پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1]حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی): مجرد آنچه ذکر شده عذر محسوب نمى‌شود و باید با مراعات شرایط شرعى وضو بگیرد و با پوشش مناسب نماز بخواند.حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی): می‌تواند در زاویه‌اى در خیابان نماز خود را بخواند.حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی): در فرض سؤال، نماز ساقط نیست و باید مکانی را با حفظ حجاب برای وضو و نماز مهیا کند هر چند کنار خیابان باشد تا در وقتش ادا شود.حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی): در هر جایی که امکان دارد، نماز بخواند. حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته): اگر وقت نماز تنگ است، باید نمازش را بجا آورد و حتی الامکان شرایط شرعی نماز و شرایط حضور در برابر نامحرم را رعایت کند. بنابراین مثلاً اگر ممکن باشد که به یک مغازه یا منزلی در اطراف آن مکان مراجعه کند و با اذن صاحبش در آنجا نماز بخواند، باید چنین کند یا اگر این مقدار میسور نیست، باید در قسمتی از خیابان بایستد که به حفظ حریمش در برابر نامحرم نزدیک تر است.لینک به سایت استفتائات اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 154 تاريخ : يکشنبه 26 آذر 1396 ساعت: 6:13

چنین فردی لازم است، ابتدا از طریق دست‌اندرکاران مساجد و امام‌زاده‌هایی که به آنجا رفته بود، در پی تشخیص آن باشد که چیزی که همراهش برده، مربوط به کدامشان است، اما اگر به نتیجه‌ای نرسید، چند نظر از سوی فقها مطرح شده است: برخی[1] معتقدند، در این صورت می‌تواند آن چیز را به هر کدام از آن اماکن باز گرداند و بعضی[2] تعیین آن را به قرعه سپرده‌اند. همچنین این نظر نیز مطرح شده[3] که فرد در این زمینه باید متولیان تمام آن اماکن مصالحه کند و در نهایت بعضی[4] نیز گفته‌اند، اگر مکانهایی که به آنجا رفت و آمد داشته، محدود است، احتیاط در آن است که معادل آن را به تمام آن مکانها بپردازد.ضمائم: پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[5]حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی): با قرعه تعیین شود.حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی): چنانچه با جستجو و سؤال از هیئت امنای مساجد و امام‌زاده‌ها نتواند مورد را پیدا کند مختار است به هر مسجد یا امامزاده‌ای که احتمال بیشتر می‌دهد از آن برداشته شود تحویل دهد.حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی): در صورتی که موارد محدودی است احتیاط آن است که معادل آن را به تمام آن مکانها بدهند.حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته): باید با متولیان این مکان‌ها مصالحه کند و اگر مقدور نیست یا مفا اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 183 تاريخ : يکشنبه 26 آذر 1396 ساعت: 6:13

درباره کشته شدگان لشکر عمر سعد در روز عاشورا، نمی‌توان آمار دقیقی ارائه کرد. از جهتی ممکن است نسبت به برخی از این آمارها تشکیک شود. و از جهتی دیگر، درباره برخی افراد، از تلفاتی که او به لشکر دشمن وارد کرده است، سخنی به میان نیامده است و یا درباره برخی از شهدا به همین مقدار اکتفا شده که گفته‌اند: «جنگ شدیدی کرد تا این‌که کشته شد». با این حال؛ در منابع مرتبط با فاجعه عاشورا، برای افرادی که توسط امام حسین(ع) و یا برخی از اصحاب ایشان کشته شده‌اند، آمارهایی بیان شده است: 1. یزید بن زیاد مصاهر(ابو شعثاء کندی): حداقل 5 نفر.[1] 2. حر بن یزید ریاحی: حداقل 40 نفر، تا پیش از این‌که اسبش را پی کنند.[2] 3. وهب بن عبدالله کلبی: 36 نفر(24 پیاده و 12 سواره).[3] 4. قاسم بن الحسن: 35 نفر.[4] 5. علی بن الحسین(علی اکبر): 200 نفر.[5] 5. حبیب بن مظاهر: 31[6] یا 62[7] نفر. 6. زهیر بن قین بجلی: 19[8] یا 70[9] یا 120[10] نفر. 7. بریر بن خضیر همدانی: 30 نفر.[11] 8. مالک بن انس کاهلی: 14[12] یا 44[13] نفر. 9. قره بن ابی قره غفاری: 68 نفر.[14] 10. جون بن حوی: 25 نفر.[15] 12. انیس بن معقل اصبحی: بیش از 20 نفر.[16] 13. حجاج بن مَسروق جُعفی(مؤذن امام حسین[17]):  25 نفر.[18] 14. جناده بن حارث انصاری: 16 نفر.[19] 15. غ اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 176 تاريخ : يکشنبه 26 آذر 1396 ساعت: 6:13

دین اسلام، همه گستره زندگی انسان را جهت رسیدن به کمال او، تحت پوشش خود قرار داده و به همه آنها پرداخته و از تبیین راه مستقیم در هیچ عرصه‌ای از عرصه‌های زندگی انسان غافل نمانده است. یکی از این عرصه‌ها، عرصه سیاست است که از پر چالش‌ترین و با اهمیت‌ترین عرصه‌ها است؛ تا جایی که حُب و بغض‌های مقدس و نامقدس در این زمینه بروز و ظهور کرده و وقایع بی‌نظیر یا کم‌نظیری؛ مانند جریان جانشینی پیامبر اسلام(ص)، برخوردهای امام علی(ع) با معاویه و واقعه عاشورا و امثال آن‌را رقم زده است. بنابراین، بی‌طرف ماندن و دخالت نداشتن در امور سیاسی، منجر به نادیده گرفتن برخی از تعالیم و دستورات دین می‌شود و با تسلیم بودن در برابر اوامر الهی در تضاد خواهد بود. بویژه در جایی که بی‌طرف ماندن در منازعات سیاسی، موجب تضعیف جبهه حق در مقابل جبهه باطل شود؛ همان موضعی که ابوموسی اشعری در جریان جنگ صفین گرفت و از یاری امام علی(ع) سر باز زد. البته پرداختن به امور جزئی مسائل سیاسی و یا منازعات جاری بین احزاب که معمولاً نتیجه‌ای نیز به دنبال ندارد، از گفت‌وگوی ما خارج است. همچنین برخی افراد که از هوش سیاسی بالایی برخوردار نبوده و ممکن است دخالت آنها در سیاست، اثری خلاف خواسته آنان را در پی داشته باشد، تا حدودی در کناره‌گیری از سیاست معذور هستند، اما به هر ترتیب، تا جایی که در توان هر فرد باایمان است باید اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 178 تاريخ : يکشنبه 26 آذر 1396 ساعت: 6:13

ظاهرا مقصود از این سخن امام علی(ع): «کسى را که نزدیکانش واگذارند، بی‌گانه او را پذیرا می‌گردد؛[1] یا بی‌گانه او را  در می‌یابد؛[2] یا یارى دور را به دست آرد»،[3] این است که کسی ‌را که خویشان بسیار نزدیک (مانند برادر و عمو و دایى) رها کنند، بی‌گانه بسیار دور براى (یارى و کمک) او خواهد رسید. (خداوند کسانى را می‌‏گمارد که او را تنها نگذارند).[4] به بیان دیگر، هرگاه خویش و نزدیک کسى را واگذارد و رعایت و احسان نکند حق تعالى تقدیر کند از براى او دورترى را که رعایت و احسان او بکند. توضیح این‌که: گاهی اقوام و خویشان که انسان امید به حمایت و یاری آنان دارد انسان را رها می‌کنند و کسانی به یاری انسان می‌آیند که هیچ‌‌گونه امیدی به کمک آنها نداشته است. چنان‌که قریش که از اقوام و قبیله پیامبر(ص) بودند به ایشان ایمان نیاوردند و نه تنها ایشان را یاری نکردند، بلکه به آزار و اذیت ایشان نیز پرداختند، اما مردم مدینه (اوس و خزرج) با این‌که از نظر خویشاوندی از ایشان دور بودند - چون پیامبر از اعراب عدنان بوده‌اند و مردم مدینه -اوس و خزرج- از اعراب قحطان‌اند و این دو قبیله بسیار از هم دور هستند- به یاری آن‌حضرت شتافتند.[5] [1]. «وَ قَالَ ع‏ مَنْ ضَیَّعَهُ الْأَقْرَبُ أُتِیحَ لَهُ الْأَبْعَد». سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، محقق، صبحی صالح، ص 471، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق؛ اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 163 تاريخ : يکشنبه 26 آذر 1396 ساعت: 6:13

قطب در لغت و روایات به معنای سنگ زیرین آسیاب است: «قطب الرحی» آهن سنگ زیرین آسیاب که سنگ بالاى آسیاب بر روى آن می‌چرخد.[1]                 امام علی(ع) می‌فرماید: «وَ إِنَّمَا أَنَا قُطْبُ الرَّحَى‏...»؛[2] و من قطب و میخ آسیا هستم که آسیا به اطراف من دور می‌زند(یعنی انتظام امور و آسایش مردم و آراستگى لشگر در کارزار، بودن من در این‌جا است). و من در جاى خود هستم، پس اگر جدا شوم مدار آسیا بهم خورده سنگ زیرین آن مضطرب می‌گردد(یعنی اگر نباشم رشته امور گسیخته می‌شود).گفتنی است که تعبیر «قطب عالم امکان» در روایات وجود ندارد و این‌گونه نیست که چنین لقبی برای امام زمان(عج) برگرفته از روایات باشد. البته این عبارت می‌تواند برگرفته از سخن امام علی(ع) باشد که بدان اشاره شد و نیز  اصطلاحی عرفانی است، و عرفا می‌گویند:قطب‌های این امت دوازده قطب هستند که مدار این امت می‌باشند، چنان‌که مدار عالم حسی و جسمانی در دنیا و آخرت دوازده برج است.[3] [1]. بستانی، فؤاد افرام، فرهنگ ابجدی عربی، فارسی، مترجم، مهیار، رضا، ص 699، تهران، اسلامی، چاپ دوم، 1375ش. [2]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، محقق، صبحی صالح، ص 175، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق. [3]. رفیق العجم، موسوعة مصطلحات التصوف، المتن، ص 760، بیروت، مکتبة لبنان الناشرون، چاپ اول، 1999م.   اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 275 تاريخ : يکشنبه 26 آذر 1396 ساعت: 6:13

در قرآن کریم و درباره قصاص نفس و نیز قصاص اعضای بدن انسان چنین آمده است: «وَ کَتَبْنا عَلَیْهِمْ فیها أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَ الْعَیْنَ بِالْعَیْنِ وَ الْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَ الْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَ السِّنَّ بِالسِّنِّ وَ الْجُرُوحَ قِصاصٌ»؛[1] «و ما در آن کتاب بر آنها مقرر داشتیم که جان در برابر جان و چشم در برابر چشم و بینى در برابر بینى و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان است(قصاص می‌شوند) و زخم‌ها نیز قصاص دارند». در این آیه اعلام نشده است که اگر عضوی معیوب باشد، نمی‌توان عضو سالم را در برابر آن قصاص کرد، اما با مراجعه به روایات مربوط به قصاص و دیه، تفاوت‌هایی میان دیه و قصاص عضو ناقص، با دیه و قصاص عضو سالم مشاهده می‌شود: امام باقر(ع) فرمود: «امیرالمؤمنین(ع) در مورد مرد یک چشمى که همان چشم سالمش نیز توسط فردی کور شده بود، حکم داد که یکى از دو چشم طرف مقابل را کور کنند و علاوه بر آن، نیمى از دیه چشم نیز به فردی که کاملاً کور شده پرداخت شود. البته اگر فرد آسیب‌دیده بخواهد، می‌تواند دیه کامل را گرفته و از [کور کردن‏] چشم جانی در ‏گذرد».[2] امام باقر(ع) فرمود: «اگر زبان کسى را ببرند که لال باشد یا چشم کسى را از حدقه خارج کنند که نابینا باشد...، باید یک سوم خونبها بپردازند».[3] از امام صادق(ع) پرسیدند: اگر دست ناسالم کسى را ببرند خونبها اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 179 تاريخ : يکشنبه 26 آذر 1396 ساعت: 6:13

به‌طور کلی؛ امام علی(ع) درباره رعایت اولویت‌ها در فراگیری علم و دانش می‌فرماید: «پرسش‌هایت در مورد چیزهایی باشد که دانستن آنها برایت لازم بوده و بهانه‌ای برای نیاموختن آنها نداری».[1] «محدوده دانش به‌ قدری گسترده است که نمی‌توان به تمام آن دست یافت، پس بخش‌های نیکوتر و لازم‌تر هر دانشی را بیاموزید».[2] «عمر کوتاه‌تر از آن است که همه آنچه که دانشش زیبنده تو است، فراگیرى، پس به ترتیب اهمیت بیاموز».[3] ابن عباس می‌گوید: بادیه‌نشینى نزد پیامبر(ص) آمد و گفت: اى پیامبر خدا! از شگفتی‌هاى دانش به من بیاموز. حضرت فرمود: «با اساس دانش چه کرده‌اى که از شگفتی‌هایش می‌پرسى؟» مرد گفت: اى رسول خدا! اساس دانش‏ چیست؟ فرمود: «شناخت خدا آنچنان که باید». بادیه‌نشین گفت: شناخت خدا آنچنان که حق شناخت او است، چگونه است؟ فرمود: «او را بى‌مانند و شبیه و همتا بدانى و این‌که یکتا، یگانه، پیدا، نهان، نخست و پایان است. نه همتایى دارد و نه همانندى، پس این حق شناخت او است».[4] توضیح این دسته از روایات: از دیدگاه اسلام، هر انسانی باید برای رسیدن به یقین در اعتقادات دینی خود تلاش کند (چنان‌که در روایت منقول از ابن عباس اشاره شده)؛ اما اسلام هیچ‌گاه از علوم دیگر غافل نبوده و تخصصی‌شدن دانش‌های مادی را نیز می‌پذیرد و این‌که افراد باید تخصص‌های لازم را برای اشتغال به کارهای اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 153 تاريخ : يکشنبه 26 آذر 1396 ساعت: 6:13

جنین سقط شده، در صورتى که کمتر از چهار ماه دارد، باید در پارچه‌اى پیچیده شده و بدون غسل، دفن شود، ولی اگر چهار ماه تمام یا بیشتر داشته باشد، لازم است به طور متعارف او را غسل، حنوط و کفن نموده و سپس دفن شود. و خواندن نماز میّت لازم نیست.[1]


[1]. فاضل لنکرانى، محمد، احکام پزشکان و بیماران، احکام پزشکان و بیماران، ص 77، م 190 و 191، بی‌جا‌، بی‌نا.

اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 170 تاريخ : يکشنبه 26 آذر 1396 ساعت: 6:13

با توجه به آموزه‌هایی که در قرآن و احادیث وجود دارد؛ می‌توان به آداب معاشرت با حسود و شیوه‌هاى دفع حسادت دست یافت که در ذیل مواردی بیان می‌شود.1. مُدارا با حسودان امام صادق(ع) می‌فرماید: «انسان را از سه چیز، گریزى نیست: مشورت با افراد ناصح و دلسوز، مدارا با حسودان، و دوستى با مردم».[1] مدارا، از نظر معنا به «رِفق» نزدیک است؛ زیرا مدارا به معناى نرمى، سازش، ملایمت در رفتار، حسن معاشرت با مردم و تحمّل ناگوارى و آزار آنها است.[2] احادیث فراوانى در ستایش مدارا و فواید دنیوى و اخروى آن رسیده است.[3] گاهى انسان با اشخاصى مواجه می‌شود که از روى حسادت، رفتارى ناشایست از خود نشان می‌دهند. سخن در این است که در برخورد با این افراد، انسان چه رویه‌اى را باید پیش بگیرد؛ زیرا اگر انسان در برابر کسى که در حقّ او دشمنى، کوتاهى و یا بی‌ادبى می‌کند، بخواهد مانند او رفتار کند، کار به درگیرى زبانی و حتی برخورد فیزیکی می‌انجامد. در چنین مواردى، انسان باید از برخورد و مقابله به مثل، صرف نظر کند و خُلق و خوى مدارا پیش بگیرد. او باید سعى کند با تمرین گذشت و چشم‌پوشى، با چنین افرادى مدارا کرده، تا حد امکان، عکس العملی نشان ندهد. به عبارت دیگر، انسان باید در برخى موارد، خود را به تغافل بزند، گویى متوجّه نشده که دیگرى چه کرده و یا چه گفته است.[4] او باید برخورد ناسالم دیگر اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید

برچسب : کارهایی, نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 161 تاريخ : دوشنبه 20 آذر 1396 ساعت: 23:24